یکی از محبوترین انواع سرامیک ایمپلنت دندان فریمورک زیرکونیا است. امروز در این مطلب میخواهیم درباره اثر پخت مکرر پرسلن روی درز لبهای و تطابق داخلی زیرکونیا با ایمپلنت دندانی توضیحاتی را ارائه دهیم. این مقاله دارای دو بخش است در این مطلب بخش اول قرار دارد. پس با ما همراه باشید.
بیشتر بخوانید: بررسی فریم ورکهای زیرکونیایی
رستوریشنهای تمام سرامیکی به دلیل خصوصیات ساختاری مناسب و زیبایی عالی در درمانهای ایمپلنت مورد توجه قرار گرفته است. فریمهای زیرکونیایی به علت مزایایی نظیر استحکام بالا یک انتخاب عالی برای استفاده در مواد تمام سرامیکی هستند. خصوصیات مکانیکی زیرکونیا شامل تطابق بالینی مناسب و مکانیسم سخت شدن انتقالی منحصر به فرد میباشد. ولی با توجه به رنگ نامناسب زیرکونیا برای دستیابی به نتایج زیبایی عالی، فریمورکها باید با استفاده از سرامیکهایی که خصوصیات مکانیکی آنها در مقایسه با خود فریمورک ضعیفتر میباشد؛ Layer گردند.
در فریمورکهای زیرکونیایی؛ سرامیک پوشاننده با استفاده از تکنیکهای Build-up لایهایی یا Pressing به کار گرفته میشود. فرآیند لایر کردن باعث بروز تغییراتی روی فرم زیرکونیا نظیر کاهش مقادیر استحکام آن میگردد. با وجود این که استرسهای کششی باقیمانده میتواند سرامیک را مستعد شکست اولیه نماید؛
کاربرد لایههای سرامیکی بیشتر یا همان پختهای مکرر معمولاً برای دستیابی به پارامترهای رنگ و زیبایی و یا کانتور مناسب ضرورت دارد. سرامیکهای زیرکونیایی با استفاده از تکنیکهای CAD/CAM یا CAM ساخته میشود و قابلیت آنها به عنوان مواد زیرساختار با استحکام بالا به تأیید رسیده است. همچنین؛ سرامیکهای زیرکونیایی استحکام شکست بالا و محدوده تغییرات استحکام اندک و پایایی ساختاری بالایی دارند.
تطابق روکش با اباتمنت در رستوریشنهای دندانی یکی از معیارهای موفقیت بالینی این درمانها بوده و تلاشهای متعددی به عمل آمده تا میزان گپ لبههای رستوریشن به حداقل رسانده شود. تطابق روکشها معمولاً از طریق اندازهگیری گپ بین دندان تراش یافته وسطوح رستوریشن محاسبه میشود و فاصله خطی از خط خاتمهی تراش Cavosurface در تراش تا مارجین رستوریشن نیز تحت عنوان تغییرات مارجینال مطلق نامیده میشود.
با این حال؛ امکان برآورد گپ مارجینال از طریق یک تعریف خاص مقدور نمیباشد. در صورت عدم موفقیت در برقراری تطابق روکش با اباتمنت؛ بروز عوارضی مانند التهاب لثه، عفونت بافتهای اطراف ایمپلنتها و در نهایت، شکست درمان محتمل است. برخی شواهد نیز نشان دهنده تجمع پلاک، افزایش ایندکس جنجیوال و افزایش عمق پاکت در رستوریشنهای با تطابق بالینی ضعیف میباشد. تغییر در میکروفلور زیرلثهای نیز با تطابق ضعیف مارژینال مرتبط دانسته شده است.
تطابق ریختگیها نتیجه فاکتورهای متعددی است که با خصوصیات داخلی مواد و تکنیکهای بالینی ارتباط دارد، طوری که اگر همه متغیرها در جهت حصول یک تطابق کامل به دقت کنترل شوند، رستوریشن در صورت عدم وجود فضای کافی برای ماده چسباننده یا سمان نمیتواند به طور کامل بنشیند.
میزان تطابق مارجینال در رستوریشنهای تمام سرامیکی در حد 161-19 میکرون گزارش شده است. همچنین؛ میزان گپ قابل قبول در یک مورد تا حد 121 میکرون و در تحقیقات دیگر؛ تا حد 111 میکرون قابل قبول گزارش شده است. البته، درباره ی نحوه ی اندازه گیری گپ نظرات مختلفی وجود دارد.
با توجه به اثرات وجود گپ یا درز در ایجاد التهاب لثه و شکست ایمپلنت و از آنجا که فریمهای زیرکونیایی در اباتمنتها با معمولاً حداقل ضخامت ساخته میشوند؛ ضرورت بررسی اثرات پختهای مکرر پرسلن در میزان درز لبهای و تطابق داخلی فریمهای زیرکونیایی با اباتمنت ایمپلنتهای دندانی مورد تأکید قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید: تطابق لبهای بین رستوریشن زیرکونیایی
تطابق مارجینال رستوریشنهای دندانی نیز یکی از معیارهای مهم در تطابق روکش با اباتمنت بوده و میتواند نقش اساسی در طول عمر رستوریشن داشته باشد. با افزایش فضای مارژینال، مواد سمانی بیشتری در معرض محیط دهان قرار میگیرند. به علت حلالیت اکثر سمانهای دندانی، پلاک باکتریایی در این ناحیه تجمع یافته، باعث التهاب لثه و در نهایت شکست پروتزی میگردد.
بر اساس تحقیقات انجام شده، نرخ ماندگاری و موفقیت 5 ساله روکشهای زیرکونیای متکی بر ایمپلنتهای دندانی، عالی و روکشهای متکی بر دندان، خوب میباشد. البتهاین نتایج بر اساس مرور تعداد کمی از مقالات انجام شده و ضرورت بررسی بیشتر را مخصوصاً در زمینه ایمپلنتهای دندانی بیشتر میکند. همچنین مهم ترین رکن در موفقیت طولانی مدت یک رستوریشن تطابقی است که بعد از سمان کردن یک پروتز به دست میآید. یکی از اهداف این تحقیق بررسی این متغیر بوده است.
تعداد نقاط اندازه گیری در هر رستوریشن برای بررسی تطابق داخلی و مقادیر درز لبهایی متفاوت گزارش شده است. محققان پیشنهاد کردند در شرایط ایدهآل، 51 نقطه یا حداقل تعداد 25-21 نقطه باید از این جهت در هر کراون اندازهگیری شود. البته نتایج محاسبات روی 12-4 نقطه در سیستمهای مختلف روکش یا فرآیندهای ساخت موفق کافی بوده و دقت محاسبات در آنها نیز با افزایش تعداد نمونهها بهبود پیدا کرده بود. در اکثر مطالعات؛ تعداد 11-5 نمونه برای هر یک از گروهها به کار گرفته شده است. در تحقیق حاضر نیز؛ تعداد 11 نمونه در هر یک از گروهها بررسی شد و برای برآورد مقادیر درز لبهای، 12 نقطه و برای بررسی مقادیر تطابق داخلی، 1 نقطه بررسی شدند که به نظر میرسد دقت و تعمیم پذیری کافی داشته باشد.
در تحقیق بعضی از محققان برای بررسی میزان درز لبهای در نمونههای اینله سرامیکی؛ کمترین فاصلهی بین اینله سرامیکی با مینای دندان، در 12 نقطه برای هر نمونه و برای بررسی میزان تطابق داخلی؛ فاصله بین ترمیم با دندان در 1 نقطه اندازهگیری گردید. طبق تعریف استاندارد ISO در سال 1994؛ معیار اندازه گیری درز لبهای به عنوان بیشترین فاصله بین لبه ترمیم و دندان تعیین شده است.
برخی محققان نیز از ضخامت سمان استفاده شده برای چسباندن ترمیم به منظور برآورد میزان تطابق رستوریشن استفاده کردهاند. با وجود این که ماده چسباننده با هدف پرکردن فاصله بین ترمیم و دندان به کار رفته و ضخامت آن هم میتواند ملاکی برای ارزیابی تطابق رستوریشن باشد؛ ولی از آنجا که در برخی نواحی سمان کاملاً جریان نیافته و فضای مابین ترمیم و دندان را پوشش نمیدهد؛ بنابراین تنها اندازهگیری عرض سمان برای برآورد مقادیر درز لبهای یا تطابق داخلی ترمیم کافی نخواهد بود. البته، اندازهگیری فاصله بین فریمهای زیرکونیایی و اباتمنتها مشکلات خاص خود را داشت که برای تشخیص این فاصله؛ نمونهها در محلول فوشین بازی 2/1 درصد قرار گرفتند تا رنگ گرفته و محاسبه فاصله فریمها و اباتمنتها تسهیل گردد.
میانگین مقادیر درز لبهای و تطابق مارجینال در کل محاسبات روی نمونهها نشان دهنده میزان آن در کل رستوریشن میباشد؛ هرچند ممکن است تغییرات مارجینال رستوریشن در موقعیتهای مختلف آن متفاوت باشد. البته میزان تطابق مارجینال در هر یک از موقعیتهای مورد بررسی ممکن است به دلیل Distortion غیریکنواخت Substracture طی فرآیند پخت پرسلن و فرم نامتقارن مارجینهای کوپینگ تغییر پیدا کند.
در تحقیق حاضر و در شرایط عدم پخت پرسلن؛ میزان درز لبهای بین فریمهای زیرکونیایی با اباتمنت اپمپلنتهای دندانی در مجموع؛ هیچ تفاوت معنی داری از نظر مقادیر درز لبهای و تطابق داخلی فریمهای زیرکونیایی با اباتمنت ایمپلنتهای دندانی در شرایط عدم پخت پرسلن و تکرار دفعات پخت آن مشاهده نگردید؛ هرچند با افزایش دفعات پخت میزان عدم تطابق به اندازه بسیار محدودی افزایش یافته بود کهاین افزایشها بسیار جزئی و قابل اغماض بودند. همچنین؛ تمامیمقادیر درز لبهای و تطابق مارجینال در گروههای مختلف در محدوده قابل قبول از نظر بالینی قرار داشته.
تا به حال؛ تحقیقی روی میزان درز لبهای و تطابق داخلی فریمهای زیرکونیایی با اباتمنت ایمپلنتهای دندانی متعاقب سیکلهای مختلف پخت پرسلن انجام نشده است.
با در نظر گرفتن مقادیر گزارش شدهی تحقیق سایر همکاران؛ نتایج تحقیق حاضر در شرایط مختلف بدون پخت پرسلن و در تکرار دفعات مختلف پخت پرسلن، همگی در محدوده قابل قبول قرار داشته است. تفاوتهایی که از نظر مقادیر تطابق مارجینال رستوریشنها در مطالعات مختلف دیده میشود؛ ممکن است با روشهای اندازهگیری تطابق؛ نوع میکروسکوپ و فاکتور بزرگ نمایی به کار رفته برای محاسبات؛ موقعیت نقاط و تعداد دفعات اندازه گیری؛ نوع دای به کار رفته برای انجام محاسبات و نیز انجام محاسبات روی روکشهای سمان شده یا سمان نشده مرتبط باشد.
امیدواریم از خواندن بخش اول مقاله بررسی اثر پخت مکرر پرسلن روی درز لبهای و تطابق داخلی زیرکونیا با ایمپلنت دندانی رضایت داشته باشید. برای مشاهده بخش دوم مقاله از لینک زیر اقدام کنید.
منبع: برگرفته از مقاله دکتر شایق و همکاران چاپ شده در مجله دانشکده دندانپزشکی مشهد