در این مقاله میخواهیم به بررسی اثرات جایگذاری ایمپلنت بلافاصله بعد از کشیدن دندان بپردازیم. این مقاله در بخش دانستنیهای علمی مرکز لابراتوار دندانسازی لترال قرار دارد. با ما همراه باشید.
از آنجائی که کشیدن دندان اغلب منجر به تحلیل یا تخریب ریج آلوئولار میگردد، یکی از اهداف مهم و مطلوب درمانهای دندانپزشکی و دندانسازی حفظ حجم استخوان در زمان کشیدن دندان است. حداکثر تحلیل استخوان پس از کشیدن دندانها در محدوده زمانی 24–6 ماه اول اتفاق میافتد. مطالعات حیوانی نشان داده که استفاده از غشاء محافظ، قابلیت پیشگویی BONE FIL را در نواحی کشیدن دندان بهبود بخشیده و بنابراین حجم اصلی اولیه استخوان را در مقایسه با روش پوشش با فلپ موکوپریوستال به تنهایی برقرار میسازد.
مزیت اصلی قرار دادن فوری ایمپلنت متعاقب کشیدن دندان کاهش زمان ترمیم میباشد. چون ایمپلنت در زمان کشیدن دندان قرار داده میشود و ترمیم استخوان به ایمپلنت بلافاصله بعد از کشیدن دندان شروع میشود، مزیت دیگر آن این است که ترمیم نرمال استخوان، که عموماً درون حفره کشیدن دندان اتفاق میافتد، در اطراف ایمپلنت تاثیر میگذارد. مطالعات مختلفی هم با سیستمهای یک مرحلهای و دو مرحلهای درجات مطلوبی از موفقیت را نشان دادهاند. بعنوان مثال در مطالعهای بر روی 49 ایمپلنت فوری که تنها با کاربرد غشاء درمان شده بودند، میزان BONE FIL را 6/93% نشان دادند و در مطالعهای دیگر، ایمپلنتهای فوری که با غشاء محافظ درمان شده بودند 20 عدد از آنها موفقیت 100% داشتند.
در مطالعات متعدد دیگر که همزمان با درمان ایمپلنت فوری از پیوندهای استخوانی و انواع غشاءهای محافظ (قابل جذب و غیر قابل جذب) در دیفکتهای اطراف ایمپلنت استفاده گردید، همگی به درجاتی موفقیت درمانها را گزارش کردند. آنچه مسلم ذکر شده این است که پیوندهای استخوانی خصوصا از نوع سنتتیک با تاخیر طولانی با استخوان طبیعی جایگزین شده و مشمول روند استئواینتگریشن نمیگردند.
از طرف دیگر یکی از ضروریات مهم استئواینتگریشن وجود ثبات اولیه ایمپلنت ذکر گردیده است؛ اما اینکه آیا در صورت عدم وارد آمدن نیرو در نتیجه عدم حرکت ایمپلنت در شرایطی که بتوان آنرا تامین نمود، چه تاثیری بر روند اسئواینتگریشن و موفقیت یا عدم موفقیت درمان خواهد گذاشت و همچنین عدم استفاده از مواد پیوندی در شرایطی که بتوان فضای اطراف ایمپلنت را به نوعی حفاظت نمود، از موضوعاتی است که نیاز به تحقیقات بیشتر را طلب میکرد. لذا در این مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد، بر آن شدیم تا امکان جایگذاری ایمپلنت فوری پس از کشیدن دندان را در سیستم Dyna همراه با استفاده از غشاء محافظتی بیولوژیک (بافت همبند) به ارزیابی بگذاریم.
ایمپلنت در دندانپزشکی و دندانسازی بایستی به عنوان یک هدف، نیازهای فانکشنال و زیبایی را در راستای یک روش درمانی برآورده سازد. شکستگیهای ریشه، درگیریهای اندودنتیک، پوسیدگیهای زیر لثهای و بیماریهای پریودنتال نه تنها تداوم فانکشن را به مخاطره میاندازند بلکه موجب از بین رفتن مسئله زیبایی دنتوفاسیال میگردند. در میان روشهای متداول کاشت دندان، روش ایمپلنت فوری امکان بازسازی ساختمان دنتوآلوئولار را فراهم ساخته و از تحلیل پیشرونده پهنا و ارتفاع استخوان ممانعت بعمل میآورد. بنابراین در مواردی که اندیکاسیون داشته باشد بر روشهای دیرهنگام و تاخیری ارجحیت دارند. همچنانکه در این مطالعه مشخص گردید با استفاده از این روشها نه تنها در روند اسئواینتگریشن خللی ایجاد نمیشود بلکه ترمیم بافت استخوانی اطراف فیکسچر به کمال مطلوب تحقق مییابد.
حفظ بافت نرم، کشیدن آتروماتیک، دبریدمان کامل، جایگذاری دقیق ایمپلنت، حفظ فضا برای بازسازی استخوان توسط غشاء بیولوژیک و عدم وارد شدن نیرو در طی دوره ترمیم برای حصول نتایج مناسب مهم به نظر میرسد.
در مطالعات دیگر من جمله مطالعات اقای Gelb که از سال 1989 انجام شده بود یکی از شرایط لازم و اساسی برای موفقیت اسئواینتگریشن، وجود ثبات اولیه ایمپلنت ذکر شده بود. در مطالعه ما اگر چه این عامل تاثیر مهمی خصوصاً روی عرض دیفکتهای حاصله در جراحی مجدد و فاصله کرست تا کاوراسکرو در انتهای مطالعه داشت معذالک مانعی برای اسئوانیتگریشن حداقل در مدت محدود مطالعه تلقی نگردید و این شرط را در موفقیتهای درمانی ایمپلنتهای فوری از نوع HA.coated مورد سوال قرار داد.
محل قرار گیری ایمپلنت نسبت به کرست استخوان یکی از مواردی است که بایستی برای رسیدن به هدف حفظ ارتفاع استخوان با روش ایمپلنت فوری بدان توجه خاصی نمود. بر اساس مطالعات Lazzara که ایمپلنت 2 میلیمتر زیر حد طبیعی کرست قرار داده میشد، نتایج تحلیل کرستال و ایجاد فواصل میکروسکوپی در محل اتصال فیکسچر و اباتمنت را نشان داد که هر دوی آنها مغایر با اهداف جایگذاری فوری ایمپلنت بود.
در مطالعه ما تصمیم گرفته شد تا در موقع جایگذاری ایمپلنت حداقل در یک ناحیه از محیط اطراف فیکسچر لبه کرست استخوان و کاور اسکرو هم سطح یکدیگر قرار گیرند و تغییرات حاصله در کرست در آن ناحیه به ارزیابی گذاشته شود.
نتایج نشان داد که جز در موارد محدود در سایر مکانها بجای تحلیل کرستال، تشکیل کرستال ایجاد گردیده بود. در این مطالعه بر خلاف مطالعات قبلی از هیچگونه مواد پر کننده فاصله بین ایمپلنت و استخوان استفاده نگردید و فقط جهت حفظ فضا و خصوصاً جلوگیری از مهاجرت بافت همبند و اپی تلیوم از غشاء بیولوژیک بافت همبند که از خود بیمار تهیه شده بود، جهت پوشش فضای خالی اطراف فیکسچر و هدایت بافتی مطابق با اصول GTR استفاده شد، چرا که مفید بودن این نوع غشاء بیولوژیک برای اولین بار در مطالعه آقای دکتر تمیزی در بازسازی فورکیشنهای Calss II دندانهای مولر به اثبات رسیده بود.
هدف استفاده از این غشاء بیولوژیک علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، حفظ لخته خونی دور ایمپلنت و هدایت همان روندی بود که در مکانهای کشیده شدن دندانی فراهم میگردید.
از طرفی در سایر مطالعات حیوانی استفاده از غشاء به عنوان کمک به Augmentation مکانهای تازه کشیده شده دندانی بعد از جایگذاری فوری ایمپلنت در کمک به رژنریشن موفق ارزیابی شده بود، معذالک میانگین بهبود ارتفاع استخوان در مکانهایی که غشای ePTFE و Titanium دریافت کرده بودند به مراتب کمتر بود و علت این بود که در مطالعه آنها حداقل 39% غشاءها بناچار زودتر از 8 هفته به علت اکسپوژر و عفونت برداشته شده بودند و در نتیجه ترمیم آن نواحی به مخاطره افتاده بود.
امیدواریم از خواندن بخش اول مقاله بررسی جایگذاری ایمپلنت بلافاصله بعد از کشیدن دندان رضایت داشته باشید.
برای خواندن بخش دوم از لیتک مقابل اقدام کنید.
بررسی جایگذاری ایمپلنت بلافاصله پس از کشیدن دندان (بخش دوم)
لطفا در ادامه نظرات خود را برای ما قرار دهید.